سعید پورسعید می خوند :
((یه شعله شکسته یه شمع روبه بادم
خسته از این زمونه فریاد گریه دارم ))
و من نوجوون احساسی فقط با ریتم آهنگش حال می کردم و خیلی ریز و زیر پوستی از مفهوم کلام طفره می رفتم یا شایدم خودمو می زدم به نفهمیدن عمق و تلخی کلام !!
من فقط با اونجاش حال می کردم که می خوند :
((عاشق شدم به چشمات
دادم دلو به رویات ))
از تو چه پنهون هنوزم که هنوزه دلم خوشه به همین قسمت از ترانه ...