یادت هست !!
آن شب ِ مهتابی که ماه دخیل ِ غربتِ خود را به آسمان بسته بود
آمدی و
نگاه خسته ی ِ مرا پُر از ستاره کردی و
من
بعد از آن همیشه بی قرار شدم !!
یادت هست !!
گوش هایم !!
همیشه ، در انتظار ِ شنیدن ِ حروفِ ناشنیده ی ِ مهربانی ات
صف کشیده بودند و
چشم هایم !!
همیشه ، روی ِ بُهتِ واژه های ِ صداقتت
خواب می رفتند و
این تمام ِ قصه ی ِ بغض های ِ نانوشته ی ِ من نبود !!
یادت هست !!
پاهایم !!
همیشه ، کنار ِ ضریح ِ بنفشه های ِ گونه ات ، تا می شد و
دست هایم !!
همیشه ، رگ های ِ مُلتهبش را از عطر ِ رازیانه های ِ حضور ِ
تو سیراب می کرد و
قلبم !!
همیشه ، با یادِ تو به سمتِ پنجره های ِ خواهش می رفت و
این تمام ِ قصه ی ِ بغض های ِ نانوشته ی ِ من نبود ...
پی نوشت : شبی با خیال ِ تو همخونه شد دل
نبودی ، ندیدی ، چه ویرونه شد دل
نبودی ، ندیدی ، پریشونیامو
فقط باد و بارون شنیدن ، صدامو
تو آیا معنی چشمان خیس و لب فروبستن ، نمی دانی ؟
نمی دانی که گاهی ، شانه ای ، دستی ، کلامی را نمی یابی
ولیکن سینه ات لبریز از عشق است
احساس ِ من از شماتتان ذوب شد !!
آری
طوفان ِ عشق
همیشه کویر ِ دل ها را
ورق می زند
حتی اگر
شانه ای
دستی
و کلامی
نیابیم برای ِ ابراز ِ آن
سلام ...
سلام ر ف ی ق شفیق
ای کاش احساسم صدایی داشت ، از حال و روزش با تو دم میزد
زیبا مثل همیشه
عطش
بی قراری
و دلواپسی
را می توان
صدای ِ احساس نامید
و اگر عاشق باشی
بی گمان
دلواپسی ها و بی قراری هایم را می شنوی !!
سلام بر غزل مهربان
سپاس اینهمه مهربانی ات را
گاهی باید که از بطن خاطره ها "یادت هست"هایی را بیرون کشید و گوشه هایش را گرفت و بر سر و روی زندگی تکاند تا هوا بوی همان شب ِ مهتابی را بگیرد و رنگ بنفشه های گونه اش را...
بغض...
بغض های نانوشته
آتشفشان های مهیب ذهن و دلند...
عجیب لبریزند و صبور...
عجیــــــب!!!
سلام ر ف ی ق خونه ی خیال و عشق و رویاهای پاک...
امید که زلال کلامتان، غبار عادت را در دورترین نقطه ی هستی تکانده باشد...
یادت هست ها
اگر نباشند
بازار ِ آسمان ِ احساس
همیشه تعطیل است !!
و خاطرات و بغض ها اگر نباشند
چگونه
در درون ، هر روز شفاف تر می شویم و
شبانه تَرَک بر می داریم و
کنار ِ زخم ِ عشق
چون کوه
در طوفان ِ آرزوهای ِ بر باد رفته
می ایستیم
امید که زیر ِ سقفِ رویاهایمان
تهی از غبار ِ عادت
و سرشار ِ از عطر ِ حضور ِ یار باشد ...
راستی سلام بانوی مهربانی و مهر
بلاگ اسکای هم با حذفِ آیکون ها در بخش ِ نظرها
باعثِ شرمندگی ام شده است
به رسم ِ دیرین سه آیکون احساس و عشق تقدیم به شما
یادم هست..
چه خوب که یادت هست ...
چه خوب که یادت نرفته ...
و چه خوب که یادت نخواهد رفت ...
سلام و خیر مقدم
دلنوشته هایتان مرا یاد دخترک زیبای عشایر می اندازد و دشتی پر از شقایق و ... همه آن عاشقانه های زیبای قصه های خاطره های ما ...
و نگاه پر ستاره ای را به یاد می آورم که با دسته گلی زیبا به دیدار استاد همیشه قهرمانم شتافت و ...
آخ امان ازاین خاطره ها که دمی از ذهن جدا نمی شود ...
ای امان از این بغض ....
سلام رفیق خوبی ها.
و من نیز
بعد از آن
همیشه بی قرار ِ استاد شدم و
وپس از این
همیشه جریحه دار ِ رفتنش
سهبا جان
وقتی مهربانی چون شما
اسباب ِ بال گشودن ِ تا
برکه ی ِ اندیشه ی ِ استاد را
برایم
فراهم ساخت
باورکن
به راز ِ تن ِ زیر ِ باران
پی بردم !!
راستی سلام بانوی مهربانی
قدم رنجه فرمودید
شرمنده از این اینکه بلاگ اسکای ابزار ِ ابراز ِ ارادت را از من گرفته !!
به تو عادت کرده بودم
ای به من نزدیک تر از من
ای حضورم از تو تازه
ای نگاهم از تو روشن
به تو عادت کرده بودم
مثل گلبرگی به شبنم
مثل عاشقی به غربت
مثل مجروحی به مرهم
لحظه در لحظه عذابه
لحظه های من بی تو
تجربه کردن مرگه
زندگی کردن بی تو
من که در گریزم از من
به تو عادت کرده بودم
از سکوت و گریه شب
به تو هجرت کرده بودم
با گل و سنگ و ستاره
از تو صحبت کرده بودم
خلوت خاطره هامو
با تو قسمت کرده بودم
خونه لبریز سکوته
خونه از خاطره خالی
من پر از میل زوالم
عشق من تو در چه حالی
سلام ر ف ی ق عزیزبلاگستان
روزگارتان سرشار از عطر گلهای داودی
و چقدر زیبا گفتی
از عادت داشتن ِ به
من ِ نزدیک تر از من !!
عادت داشتن ِ به سمت ِ پنجره های ِ خواهش رفتن و
با زبری ِ کلمات
باز آمدن !!
عادت داشتن ِ به
دغدغه های ِ بی دلیل !!
و عادت داشتن ِ به
پشت کردن ِ به آرام جای ِ دغدغه ها !!
چقدر زیبا گفتی ...
سلام بربانوی مهربان تر از آفتاب
سپاس مهربانی هایتان را
هیچ کدام فراموش نمی شوند
نه دخیل بستن ماه و نه ستاره باران شدن نگاه خسته
هیچ یک از یادها پاک نخواهد شد
عشق تنها حادثه ای است که در معبر زمان فراموش نمی شود
و دوست داشتن تنها خاطره ای است که در بوران هیچ لحظه ای از یاد نخواهد رفت
آسوده باش
بی شک بی مرور این «یادت هست» ها هم همه چیز در یادش مانده است
سلام ر ف ی ق عزیز
سطر به سطرش انگار تجربه غریب دلتنگی بود
زیبا و ستودنی مثل همیشه
نه لکنتِ زبان در هنگام ِ رویارویی ِ با معشوق ،
نه لرزش ِ دست ها در مقابل ِ یار ،
نه شعله ور شدن ،
نه چکیدن ،
نه از عشق به رویا پرتاب شدن ،
نه با سکوت ، مهتاب را بدرقه کردن ،
هیچ یک از یادم نخواهد رفت !!
در رگ های ِ من
عشق
تنها خونی است که
جریان دارد و
دوست داشتن تنها خاطره ای است که در
بوران ِ لحظه های ِ سخت از یاد نخواهد رفت
و من آسوده ام و خوشحال
از به یاد ماندن ِ همه ی ِ ((یادت هست ها )) یی که در یادش هست !!
سلام بر بانوی ِ آب و آیینه
من مانده ام که در مقام ِ تشکر
به ماه بانویی که شبنم ِ عشق را از پشتِ قلب ِ دریایی اش نظاره می کند
چه بگویم !؟
بلاگ اسکای هم که نشان ِ (( آیکون )) عشق و سپاس را که ابزار ِ ابراز ِ ارادت بود را از من گرفته !!
وای که چقدر ...انتظار ِ وصال ِ روح ... طاقت شکن...است !!!
دیوار ِ دل ت را بالا رفتم... بنایت ..را بارانی تر از چکه هایم یافتم !!
با خواندن ت... برگ برگ..دل م .. روی تمنا ها و حسرت ..برای داشتن ِ یک لحظه ..عاشفانه هایش... پاره پاره شد ..
چه می نگاری ر ف ی ق ؟ چه می نویسی ؟
اما بی اغراق بگویم.. هر واژه ای که از احساس ت سر ریز میشود .. دردآشنای چکه های م..است
زیبا و پرا احساس می نویسی...
واقعن.. سبک نوشتارت را دوست دارم
احساس ِ تو
تکه ای از ماه !!
نه
اصلا خیلی ماه است !!
و ستاره ی ِ اندیشه ات
بی همتاست
با اینکه
قرابه
قرابه
داشتن ِ قلمی چون قلم ِ تو را
با حسرت
بر دست هایم می ریزم
اما از نوشیدن ِ کلماتت
تطهیر می شوم !!
سلام بر بانویِ احساس
سپاس اینهمه محبتتان را
سپاس بزرگوار
مرا ببخش ...
زمن مپرس چرا ، چگونه ؟
تا کی این چنین بی قرار و نا آرام ؟
دلی که بینوای تو شد
بینوای ساز تو ، تا ابد چنین است ...
مرا ببخش ...
به خاطر این همه پریشانی
برای این همه ناله و گلایه و زاری ...
گناه بی قراریم به گردن غم توست !
تو چشم بپوش - مثل همیشه - از این گناه تکراری !
دوباره
خسته
دوباره
ورم کرده
دوباره
بی قرار
دوباره
نا آرام
باز
احساس ِ عاشقی می کنم
با اینهمه !!
سلام
ای پاک تر از عقیق و آینه ...
سلام
سلام نگین ِ مهربان ...
این پستتون منُ برد به شعری که خیلی دوسش دارم..
"شبی که نام تو بر لب نشست یادت هست؟
شبی که بغض من آخر شکست یادت هست؟
شبی که خالی چشمان خسته ام از شوق
بروی چشم تو آیینه بست یادت هست؟
من از تو رفته ام امروز در سیاهی خویش
نوای گریه ی این شب پرست یادت هست؟
تمام آینه ها گم شدند یادت نیست؟
مسیر خاطره هامان گسست یادت هست؟"
پاسخش رو خودتون بگید ر ف ی ق عزیز
کسی که دچار عشق باشه میتونه که یادش نباشه!!
وقتی پای دوست داشتن در میان باشه فکر میکنم فراموشی واژه ای بی معناست!
اونی که فراموش میکنه از این دایره خارجِ و لایق دوست داشتن و دوشت داشته شدن نیست..
راستی سلام و مثل همیشه زیبا و ستودنی
من
از تو رفته ام
امروز در سیاهی ِ خویش ...
اما در میان ِ دو اقلیم ِ دشنه و دشنام
چشم انتظار ِ
اولین پرنده ی ِ بامدادی ِ احساس ِ تو ام
مسیر خاطره هامان گسست ...
اما
من هنوز هم
پستوی ِ احساسم را
در جستجوی ِ گم شده های ِ حضورت
می کاوم
من
هنوز هم به حضور ِ تو
در قلبم
ایمان دارم !!
سلام نازنین ترین
نمی دانم پاسخی که دادم درست بود یا نه
نمره اش با خودتان !!!
شما بگویید چند آورده ام !؟
سلام ر ف ی ق عزیز خونه ی خیالی
عیدتون مبارک باشه جناب
امروز داشتم فکر می کردم حیف این قلم زیبا نیست که برای این مناسبت ها روی این صفحه ها نمی رقصه؟
یادم نبود وگرنه زودتر ازتون می خواستم دلنوشته ی امروز رو
عیدها
دستانم به دعاست
تا شاید
باران ِ عشق بر دشت های ِ ناسروده ی ی احساسم ببارد !!
به گمانم مناسبتی نوشتن
لیاقت می خواهد که من ندارم
راستی سلام بانوی مهربانی و مهر ...
من کوچیکتر از اونم که به استادی چون شما نمره بدم
اما اگر دست من بود کاملترین نمره رو میدادم
اعتراف میکنم در برابر پاسخ زیبا و البته کاملتون جز سکوت حرفی ندارم
ممنونم
ومن
در اینهمه مهربانی ات
مانده ام
کاش حنجره ام به رستاخیز ِ واژه بر می آمد و می گفت : سپاس ...
سلام و شب زیبای تابستونتون بخیر
صادقانه
پنج دری ِ احساسم را به روی ِ مهربانی ات باز می کنم و می گویم :
لحظه هایت آکنده از عشق و مهربانی
راستی سلام ...
ye shabe khob to asemoon...ye setare cheshmak znoon...khandido goft kenaretam,ta akharesh ta paye joon...setareye ghashangi bood ,aroom o nazo mehraboon...setare shod eshgh mano ,manam shodam eshghe oon...amma ziyad tool nakeshid eshghe mano setare joon ...mahe oomad setarero ,dozdido bord namehreboon ...setare raft ba raftanesh manam shodam bihamzaboon hala shaba be yadeoon cheshm midozam be asemoon...........
ای کاش ستاره ،
آن هم صحبتِ مهربان
که اهل ِ مهربانی است
مقابل ِ ابرها بایستد و نگذارد که ماه
رسالت ِ نور پاشیدنش را فراموش کند !!!
سلام سیندرلای ِ مهربان
چه عجب !!؟
راه گم کرده اید !!
ای دیر یافته ...
ای ک دلنوشته هایت تعبیر آنی دلهره ی زنده به گور کردن حسرت است قلم را به ستایم یا حس ناب عاشقیت را به تعبیر ستایش لمس خاطر کنم با چه زبانی حرف دل می زنی غریب است در شهر دلم اما عجیب سربه سر دل میگذارد ...
تو را به حس قشنگت سوگند همان غریب آشنا خودت هستی ....
من ِ یک لا قبای ِ تلخ !!
هنوز فرق ِ عاشق و معشوق را نمی شناسم چه رسد به اینکه بیایم و از حس ِ نابِ عاشقی
نغمه و ترانه بسازم !!
با اینهمه
از اینکه مهربانی چون تو
روی ِ شانه هایم
روشنایی اندیشه اش را می اندازد
بسیار مسرورم
برای بودن و آمدن بهانه نمی خواهم
سلام
وقتی که می آیی
برای ِ تمام ِ سرگشتگی هایم چشم روشنی می آوری
و من به میمنتِ این اتفاق ِ زیبا
روی ِ ماهِ اندیشه ات را
به سفره ی ِ سلام و سنبله دعوت می کنم
نامه اسرار آمیزی به نام شانس
سلام
شاید فکر کنید گفته‌های آن کاملاً غیرعقلانی است ولی چیزی را که می‌بینید نمی‌توان انکار کرد!! شاید نتیجه آن، فقط و فقط حاصل انرژی مثبت میلیونها آدمی باشه که انرژیشون رو بدرقه این نامه کرده‌اند...
این نامه از روی شانش برای خوش شانسی شما فرستاده شده است. نسخه اصلی علیرغم اینکه مدعی می‌شوند در کشور انگلستان می‌باشد در ونزوئلا نزد یک دختر دانشجو که نامش ماریاست می‌باشد و ارسال کننده اصلی آن هم ماریا می‌باشد و این نامه توسط یکی از مهندسین ایرانی که در یکی از پروژه‌های شرکت های ایرانی که در آنجا مشغول به کار بود به صورت اتفاقی در یک ایمیل کاری از دوست و همکار ونزوئلائیش دریافت شد و او نیز به همه دوستان خود که تعداد زیادی از آنها نیز در ایران بودند ارسال کرد و دوست به دوست به دست شما رسیده است.
این نامه تا کنون طبق اخبار رسمی مایکروسافت، از 15 ماه گذشته تا کنون 49 بار در دنیا به 9 زبان چرخیده است. و افرادی که نامشان در این نامه هستند همه دارای هویت واقعی می‌باشند.
شانس برای شما فرستاده شده است. شاید در دور بعد، نام شما هم به عنوان یکی از این افراد در این نامه قید شود. ظرف مدت کمتر از سه روز پس از دریافت این نامه اخبار خوشی را دریافت خواهید نمود.
این شوخی نیست. با ارسال آن شما خوش شانسی خواهید آورد. پول نفرستید، کپی‌ها را برای اشخاص بفرستید که فکر می‌کنید به شانس احتیاج دارند. این نامه را نگه ندارید. این نامه باید ظرف مدت 96 ساعت ازدست شما خارج شود. یک وکیل بلژیکی می گوید: نود و دو هزار یور بابت حق‌الوکاله‌ام دریافت نمودم ولی احساس میکنم چون این زنجیر را شکستم آن را از دست دادم.
در همین حال در اسکاتلند یوهان کی می‌گوید: به دلیل اینکه این نامه را به جریان انداختم 3 روز بعد توانستم در بزرگترین قرعه‌کشی، هدیه بیمه عمر خود را قبل از موعد به ارزش یک میلیون دلار دریافت کنم.
در ایران شخصی به نام شیما حیدری می‌گوید: زمانی که این نامه به دستم رسید ابتدا زیاد توجهی نکردم. آن روزها من کمی نگران، کم حوصله و وضعیت مالی زیاد مناسبی هم نداشتم و زمانی که این نامه به دستم رسید، حدوداً اوایل ماه آگوست سال 2009 میلادی بود که بعد از مدتها ایمیلم را باز کردم؛ اول زیاد توجهی نکردم اما بعد که این نامه را خواندم برایم جالب بود. حتی تا اینقدر جالب بود که بار انرژی مثبت خاصی برایم داشت. من آن را برای کلیه دوستانم ارسال کردم و دو روز بعد از آن فکر بکر و نویی به سرم زد و اولین کاری که کردم رفتم یک DOMAIN به نام ثبت کردم. همین ایده و فکر که بعد از دریافت این نامه به ذهنم رسید، منتج به رونق خارق‌العاده به فعالیت‌های اقتصادی من شد که الان ارزش میلیونی بالایی دارد و حتی توانستم به خیلی از دوستانم نیز در این رابطه کمک شغلی و مالی کنم و من رو خیلی مشهور و ثروتمند کرد.
در این مورد خیلی افراد به این نسخه اعتقاد دارند و برایشان شانس آورده.
تینو یک نقاش معروف محلی هلندی می‌گوید: من و شاگردانم آرزو می‌کنیم یکبار دیگر این نامه به دست ما بصورت اتفاقی برسد. چون یکبار که رسید این کار شانس بالایی برای ما داشت و توانستیم از این راه با خیلی از آدمها در مورد کارمان دوست بشویم.
این اتفاق برای شما هم خواهد افتاد به شرط آنکه شما هم به نوبه خود آن را برای دیگران، حداقل برای همه دوستانتان ارسال نمایید.
حتما 20 کپی بفرستید و ببینید که ظرف مدت 4 روز چه اتفاقی می‌افتد. این زنجیره از ونزوئلا شروع شد و این نامه از مارایا پیگیری و به ژوهان مرد خیری در آمریکای شمالی نوشته است. او دانشجوی مهندسی مکانیک است و شاغل. از آنجا که این کپی باید در سراسر جهان بگردد شما باید 20 کپی تهیه نموده و برای دوستان و همکارانتان بفرستید پس از چند روز شما یک سورپریز دریافت خواهید نمود. این یک حقیقت است حتی اگر شما یک شخص خرافاتی نباشید. حداقل به این باور داشته باشید که در آن نامها و هویتهایی وجود دارد که قابل استناد و دسترسی بوده و می‌توان با آنها مکاتبه نمود که این موضوع را تصدیق کنند.
پال سینگ کارمند اداری یک بانک در نپال این ایمیل رادریافت نموده ولی فراموش کرد که این نامه را باید ظرف مدت 96 ساعت ارسال کند. او شغلش را از دست داد؛ کمی بعد نامه را پیدا کرد و 200 کپی ایمیل ارسال نمود و ظرف مدت چند روز شغل بهتری بدست آورد.
بخوانید و فقط پاک نکنید.
اگر باور کنید چیزی از دست نمی دهید.
انتخاب با شماست!!!
کافیست ایمان داشته باشید!
" متن نامه "
به نام صاحب شانس (همکار گرامی)
" با نگاه به این نامه شما ابتدا به یاد خالق عشق باشید و این نامه را زمانی که دریافت می‌کنید به آنچه دوست دارید دست پیدا خواهید کرد. فکر کنید و کسی را که دوست دارید و میدانید گرفتار است با قلبتان برایش دعا کنید تا مشکلات او از طرف خداوند به واسطه شما حل گردد و بعد یک اتفاقی که انتظارش را می‌کشید و حتی تصورش را نمی‌کنید برایتان اتفاق خواهد افتاد.
با دعا برای آن دوست، برکت بیشتر برای شما خواهد رسید!
این یک راز است... راز بقاء انرژی... رازی که در فیزیک و متافیزیک به قانون بقاء انرژی شهرت یافته است...."
بزرگترین شانس نصیب من شد
و آن هم حضور ِ سبزتان بود در این سرا
سپاس اینهمه مهربانی تان را
راستی سلام